زندگی سخت است تو آسان بگیر / زندگی درد است تو درمان بگیر آنکه باید بسوزد و بسازد منم / آنکه دائم بی تو میسوزد منم فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت :
زندگی مار است تو جانش بگیر / زندگی جام است تو کامش بگیر . . .
آنکه آتش زد به قلب من تویی / آنکه خاموش است و میسوزد منم . . .
ازین دنیا چی می خوای تا برات برآورده کنم !
گفتم : اونی که داره این اس ام اس رو می خونه !
گفت : نگفتم که تمومه دنیا رو !
زندگی سخت است تو آسان بگیر / زندگی درد است تو درمان بگیر آنکه باید بسوزد و بسازد منم / آنکه دائم بی تو میسوزد منم فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت : با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را . . . باز هم از چشمه لبهای من/ تشنه ای سیراب شد سیراب شد اگه زندگیم در یه کاسه آب خلاصه می شد نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من ! خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد انسانهای پاک و ساده را با تمام وجود دوست دارم احساس تو چون طراوت باران است / بر زخم شکوفه های گل درمان است من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم / چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم شکر خدا نشد که عاشقت شوم هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر / با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر در دل دردیست از تو پنهان که مپرس در قید غمم، خاطر آزاد کجایی ؟ / تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی ؟ عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود ای داد دوباره کار دل مشکل شد / نتوان ز حال دل غافل شد گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
زندگی مار است تو جانش بگیر / زندگی جام است تو کامش بگیر . . .
آنکه آتش زد به قلب من تویی / آنکه خاموش است و میسوزد منم . . .
ازین دنیا چی می خوای تا برات برآورده کنم !
گفتم : اونی که داره این اس ام اس رو می خونه !
گفت : نگفتم که تمومه دنیا رو !
باز هم در بستر آغوش من / رهروی در خواب شد در خواب شد
(فروغ)
اونو بدرقه راهت می کردم . . .
نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم
خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت
من باشم و آن کسی که من می خواهم . . .
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته . . .
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده .
یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم . . .
تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود . . .
یا آن که گدایی محبت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد . . .
همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند
همانهایی که برای همه لبخند میزنند
همانهایی که بوی ناب “آدم” میدهند
و من باور دارم که وجود نازنینت شایسته دوست داشتن است . . .
هر وقت که در هوای تو می چرخم / انگار نفس کشیدنم آسان است . . .
فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم
تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام
ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام . . .
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست / شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .
تقدیر این نبود که من لایقت شوم
یاد توا کنار دلم چال کرده ام
تا بیخیال تو و هق هق ات شوم
تکرار شو حوالی دستان خسته ام / شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر . . .
تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس
با این همه حال و در چنین تنگدلی
جا کرده محبت تو چندان که مپرس . . .
با آنکه ز ما یاد نکردی . . . / ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی ؟
جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد
هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود . . .
عشقی که به چند خون دل حاصل شد / پامال سبکسران سنگین دل شد
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری . . .